زنی به همراه دختر جوانش به خانه یک خیاط آمدهاند. زن غیبت میکند و سعی میکند سر از کار خیاط در بیاورد. سخنچینی زن باعث میشود تا نوۀ خیاط بترسد و لباس خودش نیز بسوزد.
سال ها بود که احساس می شد آنچه سینمای ایران خوانده می شود در شان انقلاب اسلامی نیست. ما هم مثل بسیاری از دلسوزان چنین حسی داشتیم و دوست داشتیم کاری بکنیم. از طرفی جوان بودیم و اکثر مسیرها به سمت مان مسدود بود. به تعبیر خیلی ها جایی برای جوان انقلابی در سینما نبود اما عمیقا میدانستیم که حرف های جدیدی برای گفتن داریم.